گاهی یک نفس عمیق، یک روز دور از هیاهو، و یک خنده‌ی از ته دل، می‌تونه به تیم انرژی‌ای بده که با هیچ متری قابل اندازه‌گیری نیست.

در واپسین روزهای زمستان ۱۴۰۳، فرصتی ساختیم برای یک “مکث مشترک”روزی برای کنار گذاشتن مانیتورها، نشستن کنار هم، بازی، خنده، و ساختن ارتباط‌هایی عمیق‌تر. ایونت تیم‌بیلدینگ پرتوبیتا در مجتمع تفریحی چهارباغ، دقیقاً با همین هدف شکل گرفت: رفع خستگی، تجدید انرژی، و تقویت روح تیمی.

صبح‌مون با یک صبحانه‌ی دل‌چسب شروع شد، و بعد، انرژی‌مون رو بردیم تو زمین‌های فوتسال، بیلیارد، والیبال ساحلی و پینگ‌پنگ. رقابت‌هایی سالم، پرهیجان، و البته با چاشنی شوخی و رفاقت.

ظهر، در کافه‌ی دنج مجموعه، همزمان با صرف ناهار، یه جشن کوچیک اما دل‌گرم‌کننده هم برگزار کردیم برای بهمن‌ماهی‌های تیم‌مون؛ شمع‌ها روشن، لبخندها واقعی، و فضا صمیمی‌تر از همیشه.

اما نقطه‌ی اوج این روز، لحظه‌ای بود که همه ایستادیم تا از مردی تقدیر کنیم که ۱۵ ساله با پرتوبیتا زندگی کرده: آقای امین اله‌وردی عزیز. کسی که از اولین روزها تا امروز، شاهد و همراه تمام بالا و پایین‌های این مسیر بوده. صحنه‌ای که با تشویق گرم تیم و چشم‌هایی که برق می‌زد از احترام و احساس، به‌یادماندنی شد.

چهارباغ فقط یک مکان تفریحی نبود؛ تبدیل شد به یک خاطره‌ی مشترک. و ما در پرتوبیتا می‌دونیم که تیم، فقط کنار هم کار کردن نیست بلکه کنار هم زندگی کردن هم هست.